برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

نه هر گردی گردوست، نه هر خنده آوری طنز!

  • کد خبر: ۱۲۹۵۶۳
  • ۲۳ مهر ۱۴۰۱ - ۱۳:۱۴
نه هر گردی گردوست، نه هر خنده آوری طنز!
آنچه به ویژه در ادبیاتْ، طنز دانسته می‌شود، متنی (مثلا نثر یا نظم) است که در آن با گوشه و کنایه زدن به فرد یا جامعه، از عیب‌ها و زشتی‌ها و پلشتی‌ها و نادرستی‌ها می‌گوید.

زیاد شنیده و خوانده ایم که فلان اثر ادبی یا بَهمان فیلم و سریالْ «طنز» یا «طنزآمیز» است. غالبا هم به مایه‌های خنده آور آن اثر اشاره می‌شود؛ اما آیا واقعا انتساب همه این متون ادبی و هنری به طنزْ بجاست؟ به نظر می‌رسد در این باره تا اندازه‌ای ساده انگاری شده است.

آنچه به ویژه در ادبیاتْ، طنز دانسته می‌شود، متنی (مثلا نثر یا نظم) است که در آن با گوشه و کنایه زدن به فرد یا جامعه، از عیب‌ها و زشتی‌ها و پلشتی‌ها و نادرستی‌ها می‌گوید. این متون معمولا مایه‌هایی از «خنده» در خود دارد؛ اما این خنده بسیاری اوقاتْ خنده‌ای تلخ و چیزی از جنس «ریشخند» و «زهرخند» و «پوزخند» است!

لوییجی پیراندللو، نویسنده معروف ایتالیایی، داستان کوتاهی به نام «جنگ» دارد که گفت وگوی چند مسافر را در قطار روایت می‌کند. موضوع گفتگو فرزندانی است که به جبهه رفته اند. یکی از مسافرانْ مادری پریشان و ناراحت و نگران از رفتن پسرش به میدان جنگ است. مردی هم هست که با صحبت هایش جمع را تحت تأثیر قرار می‌دهد. او خودْ پسرش را در راه میهن از دست داده؛ ولی با افتخار از این اتفاق یاد می‌کند. در پایان داستان، زن انگار نه انگار که مرد کلی در اهمیت فداکاری و آرمان و دفاع از میهن سخن رانده، می‌پرسد که جدی پسرتان مُرده؟! طرف تازه می‌خواهد بداند که لیلی زن بوده یا مرد!

این جا تازه بغض پدرِ فرزندمُرده می‌ترکد؛ تو گویی با این پرسش احمقانه زن، او تازه یادش افتاده پسرش واقعا زنده نیست! نویسنده در پایان داستان از شگرد غافلگیری (یکی از شگرد‌های مهم طنزپردازی) سود می‌برد و خواننده داستانش را با چیزی روبه رو می‌کند که انتظارش را نداشته! چه بسا خواننده حتی همچون آن مرد اشکی هم بریزد؛ اما به احتمال قوی فراموش نمی‌کند بر حماقت وصف ناپذیر بشر پوزخند بزند! به بیان دیگر، ما در داستان یادشده اگرچه با طنز روبه روییم، یا نمی‌خندیم یا خنده احتمالی مان در پی خواندنش از فرط شادمانی و شیرینی داستان نیست بلکه برآمده از حس تمسخری است که به ما دست می‌دهد.

این نکته مهمْ بسیاری از مواقع فراموش می‌شود و می‌بینیم که به یک متن فکاهی در یک نشریه یا یک سریال کمدی تلویزیونی نسبت طنز داده می‌شود؛ در حالی که این‌ها برای خنداندن مخاطب تولید می‌شود. اگر در کمدی، «هدف» خالق اثر خنداندن مخاطب است، خنده گرفتن در طنز صرفا وسیله و ابزار است و هدفی بلندتر مدنظر است؛ همان انتقاد و نشان دادن پلشتی‌ها و زشتی‌ها و.... واژه عربی طنز که در فارسی جا افتاده، تقریبا [و نه دقیقا]چیزی شبیه «آیرونی» (Irony) در ادبیات غرب و «تَهَکُّم» در علم بیان است که مبتنی بر تضاد میان لفظ و معنی است (مثلا کسی را دانشمند خطاب کنیم، اما مقصودمان این است که او آدم کودنی است!). آرتور پُلارد در کتابی که در این زمینه نوشته، یادآور می‌شود «طنز همیشه یک قربانی دارد، همیشه انتقاد می‌کند».

این قربانی کردن افراد و جامعه‌ای که عیب و ایراد‌هایی دارد، به صورتی هنرمندانه محقق می‌شود به این معنی که طنزپرداز علاوه بر جنبه ادبی و هنری کار، باید مخاطبش را مجاب کند که پای غرض و خصومت شخصی در میان نیست و نیتش خیر و صلاح افراد و جامعه است. با لحاظ کردن همین قید درمی یابیم مقوله هایی، چون «هجو» که در آن، شاعری با شعرش یک نفر را به باد تمسخز و ناسزا و بد و بیراه می‌گیرد، و «هزل» که نوشته‌ای دربردارنده الفاظ و محتوای رکیک و سخیف است، با طنز راستین تفاوت ماهُوی دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->